۱۷ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۰۷

69 سالگی هوشنگ مرادی کرمانی/

همیشه بچه‌ام و بزرگ نمی‌شوم/ هیچ‌وقت نتوانستم از «شهادت» بنویسم

همیشه بچه‌ام و بزرگ نمی‌شوم/ هیچ‌وقت نتوانستم از «شهادت» بنویسم

هوشنگ مرادی کرمانی در جشن 69 سالگی خود گفت: من با همه ناتوانی‌ام صداقت داشته‌ام و هیچ گاه برای خوشامد هیچ حکومت و دسته و گروه و تفکر و گرایش و وکیل و وزیری، ننوشته‌ام و از هیچکس هم هیچ نفرتی نداشته و ندارم. در این 50 سال کار نوشتن، راوی صادقی بوده‌ام و امیدوارم همین راهی که آمده‌ام، بتوانم ادامه دهم.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم گرامیداشت سالروز تولد هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده پیشکسوت ادبیات کودک و نوجوان عصر روز شنبه 16 شهریور و با حضور علاقه‌مندان آثارش در تالار دکتر علی شریعتی حسینیه ارشاد در تهران برگزار شد.

در این برنامه ابتدا فیلم مستند زندگی هوشنگ مرادی کرمانی پخش شد و در ادامه مهرناز خراسانچی رئیس کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد ضمن خوشامدگویی به حاضران، در سخنان کوتاهی گفت: اگر شخصیت آقای مرادی کرمانی را بشناسیم متوجه می‌شویم که او هیچ تفاوتی با نوشته‌هایش ندارد. ما خیلی راحت توانستیم از ایشان دعوت کنیم تا روز تولدشان را در کنارشان باشیم.

اگر قرار باشد کسی در روز تولد من سخنرانی کند، او مادرم است

در ادامه هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده پیشکسوت و خالق  آثاری چون «قصه‌های مجید» و «داستان آن خمره» در ابتدا گفت: اگر قرار باشد کسی در اینجا حرفی بزند، او مادرم است که من را در این روز به دنیا آورد. هر چند خیلی زود از کنار من دور شد. اینگونه جلسات از بهترین کارهایی است که می‌شود برای یک هنرمند انجام داد.

وی سپس مردم جوامع را به سه گروه تقسیم کرد و افزود: گروهی هستند که به دنیا می‌آیند و معمولا بدون آنکه تاثیری بر اطرافشان بگذارند، از دنیا هم می‌روند. عده‌ای هم هستند که بر اینها حکومت می‌کنند و بعضاً هم موجب آسایش آنها می‌شوند. دسته سوم هنرمندان هستند که اینها متعلق به مردم هستند. آنها موقعیت فکری و اجتماعی و احساسی مردم را درک و آن را تبدیل به یک اثر هنری می‌کنند.

وی گفت: آدم‌های خیلی عادی مانند آئینه می‌مانند که زندگی‌شان توسط هنرمندان در جامعه بازتاب می‌یابد. البته بازتاب‌های یک جامعه وقتی در آئینه می‌افتند، زود فراموش می‌شوند، اما هنرمندان موقعیت دوستی آنها را در آثاری مانند کتاب و نقاشی و فیلم ماندگار می‌کنند.

این نویسنده پیشکسوت ادامه داد: تا امروز هزاران حسنک وزیر با آن وضعیت فجیع در ایران و جهان کشته شده‌اند، اما تنها عده کمی مانند او این شانس را داشته‌اند که کسانی مانند ابوالفضل بیهقی سرگذشت و سرنوشت آنها را ثبت کنند.

با همه ناتوانی‌ام صداقت داشته‌ام

مرادی کرمانی تصریح کرد: من به عنوان آدم کوچکی که در این سال‌ها کتاب نوشته‌ام، سعی کرده‌ام آنچه را از جامعه‌ام گرفته‌ام و در سخت‌ترین مراحل عبور داده‌ام، به رشته تحریر در بیاورم. شاید بتوانم بگویم استعداد نداشته‌ام، اما با همه ناتوانی‌ام صداقت داشته‌ام؛ هیچ چیزی و هیچ چیزی و هیچ چیزی برایم مهم‌تر و ارزشمندتر از صداقت نبوده است.

این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی تاکید کرد: من برای هیچ حکومت، دسته و گروه و تفکر و گرایش خاصی، وکیل و وزیری، هیچ چیزی ننوشته‌ام و از هیچکس هم هیچ نفرتی نداشته و ندارم. موقعیت‌هایی برای من پیش آمد که جور دیگری بنویسم، ولی خدا کمک کرد و البته این حس هم در وجود خود من بود که هر چیزی را که نوشته‌ام از دل برآمده باشد. من در این 50 سال کار نوشتن و در آنچه که نوشته ام، راوی صادقی بوده‌ام، ولی شاید زاویه دیدم خوب نبوده باشد. به هر حال امیدوارم همین راهی که آمده‌ام ادامه دهم.

نویسنده باید بتواند در بدترین شرایط هم حرفش را بزند

وی سپس به سئوالات حاضران در مراسم جشن شصت و نهمین سالگرد تولدش پاسخ داد. او در جواب این سئوال که آیا تاکنون موضوعی بوده که ذهن او را به خود مشغول کرده باشد، اما قادر به نوشتن آن نبوده باشد، گفت: بله اما نه به این جهت که سانسور جلوی من را گرفته باشد، بلکه این خود من بوده‌ام که نتوانسته‌ام از آن موضوع بنویسم. معتقدم اگر نویسنده نتواند حتی در بدترین شرایط حرفش را بزند، دیگر نویسنده نیست.

«شهادت» موضوعی که مرادی کرمانی در نوشتن از آن ناتوان بوده است

مرادی کرمانی سپس چند عنوان از موضوعاتی را که وی تاکنون قادر به نوشتن از آنها نبوده، برشمرد و گفت: من مدت‌ها با مسئله شهادت ور می‌رفتم و در واقع با آن زندگی می‌کردم ولی هر کاری کردم نتوانستم درباره این موضوع بنویسم. شاید به این دلیل که در واقعیت، من از این جنس نیستم.

وی با نقل خاطره‌ای به توضیح بیشتر این موضوع پرداخت و افزود: سال‌ها پیش کتابداری که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در یکی از روستاهای دور افتاده کار می‌کرد، در زمان‌هایی بچه‌های روستا را دور خود جمع می‌کرد و زندگینامه شهدا را برایشان می‌خواند. داستان این کتاب‌ها برای بچه‌ها لذتبخش بود، اما تا آنجا که به قسمت جبهه می‌رسید. ولی یکی از این بچه‌ها که برادرش شهید شده بود، برخلاف بقیه دوست داشت قسمت مربوط به جبهه و جنگ و سختی‌های آن و شهادت را هم برایش تعریف کنند و حتی طوری شد که بعدها یکی از آرزوهای او، این شد که برود بجنگد و حتی شهید شود.

خالق «قصه‌های مجید» به یکی دیگر از موضوعاتی که به گفته خودش نتوانسته درباره آن بنویسد اشاره کرد و گفت: نوع خاصی از مرغ‌ها هستند که گردنشان لخت است، وقتی اینها را می‌برند داخل دیگر پرنده‌ها که همه پر و بال دارند، بقیه اینها را دست می‌اندازند. البته اینها تقصیری ندارند و این سرنوشت کسی است که به اینگونه از لباس عادت کرده است. این در واقع داستانی بود که من همیشه در ذهنم بوده، ولی هیچوقت نتوانستم آن را بنویسم.

مرادی کرمانی به تاثیر ذائقه خوانندگان آثارش در داستان‌های خود هم اشاره کرد و گفت: نوع خوانندگان من هم عموماً از جنسی هستند که به داستان‌هایی که تا کنون نوشته‌ام عادت کرده‌اند. ذهن نویسنده دقیقاً مانند یک قلاب ماهیگیری عمل می‌کند و همراه موج‌های جامعه حرکت می‌کند. من روزی ممکن است یک موضوع تا 12 موضوع به ذهنم بیاید که بعضی‌ها بسیار خام می‌آیند و بسیار خام هم می‌روند، ولی بعضی از این موضوع‌ها سمج‌ترند و مدام به من می‌گویند مرا بنویس و مرا بنویس.

این نویسنده افزود: وقتی حادثه‌ای در ذهن یک نویسنده اتفاق می‌افتد، او درست مانند بچه‌ای که دوست دارد خیلی سریع آن را برای دیگران تعریف کند، عجله دارد که آن را بنویسد و در واقع با این کار آن را برای دیگران تعریف کند. البته این جرقه‌ها برای من زمانی تبدیل به داستان می‌شوند که مدت‌ها روی آنها کار کرده باشم.

هوشنگ مرادی کرمانی در پاسخ به انتقاد یکی از خوانندگان آثارش نسبت به نحوه پایان بندی کتاب «شما که غریبه نیستید» ادامه داد: معمولاً خیلی کم اتفاق می‌افتد که یک اثری را که قبلاً مخاطبان را به خود جلب کرده است (قصه‌های مجید) ادامه بدهی، در مرتبه دوم هم موفق باشد. نکته دیگر این که من بعدها دیگر نتوانستم به آن راحتی و خلوصی که روستائیان اجازه دادند با آنها راحت باشم، در این کتاب (شما که غریبه نیستید) راحت باشم.

هیچوقت بزرگ نمی‌شوم

وی با بیان این جمله که «من هیچوقت بزرگ نمی‌شوم و همیشه بچه‌ام» ادامه داد: بعضی‌ها وقتی از یک دوره سنی به دوره سنی بالاتر می‌روند، با دوران قبلی خداحافظی می‌کنند، ولی من هیچ وقت با دوره قبلی خودم خداحافظی نکردم. شاید به این خاطر که پدر و مادرم را خیلی زود از دست دادم و در واقع هیچ وقت بچگی نکردم.

این نویسنده در پاسخ به سئوالی درباره علت راه نیافتن داستان‌هایش به کتاب‌های درسی به خصوص در یکی دو دهه اخیر گفت: این یک واقعیت تلخ است و متاسفانه موقعیت، سیستم و سامانه آموزش و پرورش در این سال‌ها اینگونه بوده است. 20 سال تمام اجازه نمی‌دادند کتاب‌های من به مدارس برود. چند وقت پیش آقای نجفی (وزیر اسبق آموزش و پرورش) به من گفت «مرادی چرا کتاب‌هایت از در مدارس تو نمی‌رود؟» من گفتم «کتاب من ممکن است از در مدارس تو نرود، ولی از دیوار هم که شده می‌رود توی مدرسه!»

وی در عین حال اعلام کرد: همین امروز (16 شهریور) به من اطلاع دادند که می‌خواهند داستان «رضایتنامه» را ببرند داخل یکی از کتاب‌های درسی.

اگر بار دیگر به دنیا می‌آمدم، سراغ کوهنوردی می‌رفتم

این نویسنده در پاسخ به سئوال یکی از خوانندگان خردسال آثارش که از او پرسید شما گفته اید اگر بار دیگر به دنیا می‌آمدید، به سراغ کوهنوردی می‌رفتید. چرا؟ تاکید کرد: کوه تنها جایی است که آدم می‌تواند آسمان باز را ببیند و در زمستان تا چشم کار می‌کند، برف و در تابستان تا چشم کار می‌کند، دشت را ببینند. جنگل این گونه نیست، برای من کوه جلوهای از طبیعت است ضمن اینکه من بچه که بودم با چوپان‌ها همواره به کوه می‌رفتم و خاطره این سفرها و به خصوص کوه‌های کرمان برایم همیشه زنده است.

مرادی کرمانی در همین رابطه طرح اصلی یکی از داستان‌های ننوشته‌اش را نقل کرد که در آن قهرمان داستان که در احتضار به سر می‌برد، در ذهن خود به کوهنوردی می‌پردازد و درست در زمانی که به نوک قله می‌رسد، زندگی او هم خاتمه می‌یابد.

خالق «قصه‌های مجید» درباره علاقه‌اش به دیگر ورزش‌ها هم گفت: من از کشتی گرفتن و فوتبال بدم می‌آید، چون به نظر 90 درصد انگیزه‌ای که در درون اینها نهفته است، این است که رقیب زمین بخورد و پدرش در بیاید، ولی کوهنوردی چیز دیگری است. آدم با کوه می‌جنگد این درست است ولی یک جنگ صلح‌آمیز. من پنجشنبه‌ها که به کوه می‌روم، وقتی که بر می‌گردم درست مانند موبایل‌هایی که کاملاً شارژ شده‌اند، یک هفته شارژ هستم.

نویسندگی از نوشتن شروع می‌شود نه خواندن

هوشنگ مرادی کرمانی همچنین گفت: نویسندگی از نوشتن شروع می‌شود نه از خواندن. در واقع اول باید بنویسید تا برسید به یک مانع و بعد بروید بخوانید تا مانع را از سر راه بردارید و همینطور الی آخر. سعی کنید آن چه را می‌نویسید صادقانه باشد، سفارش نپذیرید و وقتی هم می‌خواهید از انسان بنویسید، واقعاً از انسان بنویسید نه از دین و تفکر و جنس و زبان او.

توضیحات مرادی کرمانی درباره علت جایگزینی اصفهان با کرمان در ساخت «قصه‌های مجید»

وی همچنین در پاسخ به این سئوال که چرا فضای فیلم قصه‌های مجید در اصفهان ساخته شد و قهرمان آن یک پسر بچه اصفهانی است نه آن گونه که در کتاب یک پسر بچه کرمانی؟ گفت: من 3349 بار به این سئوال پاسخ داده ام! واقعیتش این است که جهان سینما و تصویر یک جهان بی رحم وبه شدت به مسایل اقتصادی وابسته است. شما شاید بتوانید یک کتاب را با یک میلیون تومان هزینه هم در بیاورید ولی یک فیلم خیلی خیلی ساده اقلاً 700 تا 800 میلیون تومان خرج بر می‌دارد.

خالق «قصه‌های مجید» در توضیح بیشتر گفت: زمانی که «قصه‌های مجید» قرار بود ساخته شود، تلویزیون کمترین پول را برای ساخت آن گذاشت چون معتقد بودند این داستان‌ها آثار ارزشمندی نیست و بیشتر برای خنده بچه‌ها خوب است. ارزش و غیرارزش از نگاه آنها چیزهای دیگری بود. مساله دیگر بعد مسافت بین کرمان و تهران بود چون آن زمان ویدئوپروژکتور در کرمان نبود از همه مهمتر انتخاب بازیگر بود. ما پیرزنی می‌خواستیم که بتواند 16، 17 ساعت در روز کار کند واقعیتش این بود که چنین کاراکتری را در کرمان پیدا نکردیم.

مرادی کرمانی ادامه داد: ما نتوانستیم پیرزنی را در کرمان پیدا کنیم که جلوی دوربین برود ولی در اصفهان اتوبوس اتوبوس پیرزن می‌آوردند و از آنها تست می‌گرفتند و جالب آنکه هیچکدام را هم قبول نکردند آخر سور آقای پوراحمد شاید مادرم بتواند این نقش را بازی کند رفت پیش بی بی و گفت مادر حاضری در فیلم بازی کنی که او هم گفت نه بچه جان بابات دعوایم می‌کنم. او گفت اگر بابا را راضی کنم چه؟ که همین اتفاق افتاد و یکی از قهرمان‌های داستان انتخاب شد. مساله دیگر این است که واقعاً شهر کرمان حتی برای 13، 14 قسمت قصه‌های مجید هم ظرفیت لوکیشن نداشت ولی اصفهان یک موزه است، یک موزه واقعی.

شبکه استانی کرمان به دنیال ساخت سریال «شما که غریبه نیستند»

مرادی کرمانی در پایان سخنانش از عقد قرارداد با شبکه استانی کرمان برای ساخت سریالی بر اساس داستان‌های کتاب «شما که غریبه نیستید» خبر داد.

پس از سخنرانی مرادی کرمانی کیک تولد 69 سالگی او بریده شد و مخاطبان آثار این نویسنده پیشکسوت که عموماً هم خردسال بودند، برای گرفتن امضا و عکس یادگاری با نویسنده محبوبشان گرد او جمع شدند.

بر اساس این گزارش، یکی دیگر از برنامه‌های مربوط به گرامیداشت سالروز تولد هوشنگ مرادی کرمانی، برپایی نمایشگاهی از آثار او در تالار دکمتر علی شریعتی کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد بود. کتاب‌های عرضه شده در این نمایشگاه کوچک، علاوه بر آثار و کتابشناسی مرادی کرمانی، ترجمه انگلیسی، فرانسوی، روسی و چینی آثار این نویسنده را شامل می‌شد. «نشستن واژه در قصه» به کوشش حسین نیّر و زیر نظر هوشنگ مرادی کرمانی، «هوشو قصه‌ها، فیلم‌ها» به کوشش زوان قوکاسیان و شامل معرفی و بررسی آثار اقتباسی از نوشته‌های مرادی کرمانی، «صدای خط خوردن مشق» شامل بررسی ساختار و تاویل آثار مرادی کرمانی به قلم پروین سلاجقه و «نقش ادبیات کودک و نوجوان در آموزش و گسترش زبان فارسی» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی از آثار دیگری هستند که در این نمایشگاه به نمایش در آمده‌اند.

 

کد خبر 2130944

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha